برگ هایی از مکتب استاد (3)
«بِسمِ اللهِ الَذی یَدِه ی فَوقَ أَیدیهِم»
حضرت زهرا (س) یکی از اشخاصی است که شهید راه انقلاب است چرا که از ولی زمان خود با تمام توان دفاع می کند. تلاش حضرت فاطمه زهرا(س) خشنودی امام زمانش بود و در این عرصه تلاش خود را در حد اکمل انجام داد؛ حال ما نیز در عرصه جهاد چنان باید بجنگید تا رهبر معظم انقلاب خوشنود شود چرا که خشنودی رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران خشنودی امام عصر (عجل الله و تعالی فرجه الشریف) خواهد بود.
انسان با انجام اعمال عبادی و برنامه های عبادی می تواند شاهد باشد. شاهد انسانی ست که می تواند نظر بر روح(تعبیر در قرآن نفس می باشد) خود داشته باشد. هر چه در عرصه عبادی و جهادی انسان رشد بیشتری داشته باشد به درجه ای می رسد که دیگر هر چه تلاش می کند که خود را شاهد باشد نمی تواند خود را ببیند. یعنی انسان به جایی می رسد که شاهد می شود اما نه شاهد بر خود، شاهد بر غیر از خود که همان ذات الهی باشد. هر آن چه را که شاهد آن خواهد بود تجلیات پروردگار جهانیان است و در این حال انسان غرق در ذات الهی می شود چرا که چیزی جز تجلیات ربّ خود را نمی بیند.
اوج ظاهر و باطن، داشتن عالم کسرت و ملکوت در کنار هم است. علمایی هستند که به هنگام انجام فعالیت های روزانه غرق در ملکوت می شوند و تا کسی آن ها را به خود نیاورد از ملکوت باز نمی گردند. اما امام خمینی(ره) چنین نبود و هر دو را در کنار هم داشت.
هر فرد در روابط روزانه خود و در اعتقادات خود تمام اولیاء اسلام را دوست دارد اما هر فرد در این برخورد فقط با یکی از اولیاء خدا راحت تر برخورد دارد و می تواند صحبت های خود را با ولیش انجام دهد. چرا که می توان از این معادله در ارتباط با اولیاء و خداوند تبارک و تعالی استفاده کرد. مانند کسی که عاشق تجلیات و روحیات امام چهارم شیعیان است و ارتباط خود را با امام چهارم می تواند راحت تر سامان دهد یا شخصی که از اوصاف امام علی (ع) امام اول شیعیان و مسلمانان متعثر است و می کوشد خود را مانند امام اول قرار دهد.
این ارتباطات و روابط چنان در مسلمین نقش بسته است که راحت می توانند با اولیاء صحبت کرده اما چون با پیامبر عظیم الشأن اسلام صحبتی نداشته نمی داند چطور باید با پیامبر صحبت کند. در این مورد باید گفت آن گونه که با اولیاء ارتباط راحت است می تواند ارتباط روحی با پیامبر عظیم الشأن اسلام هم راحت تر باشد.
ادامه دارد..... .
با قلم ساده وپاکتان مرا به تنبه وا داشتید
مرور خوبی بود بر مطالب استاد
masir1404.blogfa.com