برگ هایی از مکتب استاد (2)
اگر در مسیر عبودیت واجبی ترک شود جای آن در عالم عبودیت خالی می ماند؛ قضای فریضه ی واجب جای آن را در عالم معنا پر می کند. اما باید توجه داشت که هر واجبی را نمی توان به راحتی جای آن را پر کرد چرا که اگر واجبی مانند جهاد در راه خدا را انسان به موقع انجام ندهد ممکن است که کار از کار بگذرد و دیگر فرستی به وجود نیاید تا انسان بتواند جای آن را پر کند.
مانند توابین در دوران امام حسین (ع) که دعوت امام خود را لبیک نگفته و فضای جهاد در راه رضای خدا عقب مانند. هرچند که این گروه توبه کردند و جای آن را به جا آوردند اما باید توجه داشت که امر ولی مسلمین فصل الختام است و باید آن امر اجرا شود. لذت الهی مبارزه با کفر در راه رضای خدا در رکاب امام حسین (ع) که ولی آن زمان بود کجا و جنگ با باطل بعد از از دست رفتن یکی از ذخایر الهی کجا.
**************************************************
باطن هر عمل، ظاهری دارد که با عمل کردن به ظاهر آن، باطن آن عمل، تاثیر در باطن انسان می گذارد.
مانند نمازهای 5 گانه که هر کدام تاثیری در باطن می گذارد و حالات متفاوتی دارد اما لازم به ذکر است که باطن نمازهای واجب به طور کلی نوری واحد است که به قلب انسان تاثیر می گذارد.
**************************************************
اصلی ترین وظیفه ی ولی فقیه هدایت انسان هاست به سوی حق و کمک نکردن به ولی فقیه زمان باعث می شود تا این امر به خوبی پیش نرود و در بعضی از مواقع این امر فوت شود. یکی از مشکلاتی که با فوت این امر توسط افراد جامعه به وجود می آید (یعنی از کمک به ولی، افراد جامعه ممانعت کنند) با توجه به این امر که ولی فقیه زمان در هر صورت وظیفه ی الهی خود را انجام می دهد (ممکن است جامعه حتی در بدترین حال از وجود ولی خالی به ماند که این بدترین حال جامعه می تواند باشد و انشا الله آن روز برای جامعه اسلامی به وجود نیاید مخصوصا در این عصر که ما هر لحظه به ظهور نزدیک تر می شویم)؛ بهتر آن است که در این امر هر انسانی خود را سهیم کرده تا از اجر آخروی آن جای نماند اما با نیز توجه باید داشت انسان الهی توجه به اجر هر کار نمی کند، انسان اُخروی توجه خود را به معبود خود جلب می کند تا عنایات الهی بی نصیب نماند چرا که در این راه هر چه انسان نسبت به کسب کمالات الهیه حریص تر باشد و تلاش بیشتر برای جلب رضای حق داشته باشد باطنی زیباتر شکل خواهد داد.
**************************************************
یکی دیگر از موضوعاتی که هر ولیی در زمان خود مردم را به آن دعوت می کند قناعت چرا که هرچه زندگی انسان بیشتر به تجملات گراییده می شود و به آن سمت و سو می رود، انسان رنگ الهی خود را کم کم از دست می دهد و به سوی افتخارات دنیوی کشیده می شود.
**************************************************
با توجه به این که همه ی انسان ها با تمام توان فکری خود و درکی خود هم که جمع شوند نمی توانند صلاح و مصلحت خود را به خوبی مشخص کنند باید به این نکته توجه داشت که از دیگر وظایف ولی این است که بهترین مصلحت را برای مردم مشخص کند از تعیین فرماندار هر منطقه، از تعیین قاضی هر منطقه، از تعیین فرماند نظامی هر منطقه و الا آخر که این موضوع را می توان در زمان ائمه اطهار خوب مشاهده کرد. اما در حال حاضر چنین امری توسط ولی زمان رخ می دهد؟
این موضوع در تاریخ خوب مشاهده شده که مردم در تعیین مصلحت خویش توانایی لازم را ندارند.حداقل در دوران بعد از انقلاب و بعد از رحلت امام خمینی (ره) این موضوع به خوبی مشاهده می شود. از این موضوع چشم پوشی نمی شود با این که مردم این توانایی راندارند اما در بعضی موارد با عنایت ولی عصر(عج) در بعضی از موراد نتایج مفید حاصل و در بعضی دیگر این نتایج با اشتباهات خواص جامعه این وضع مطلوب رو به بهران گذاشته است.
**************************************************
در زندگی های شهدا که نگاه می شود به نتایج انسان دست پیدا می کند که شهدا چیزهایی در زندگی خود داشتند که مردم عادی آن چیزها را حتی در زندگی نمی چشیدند.
در زندگی با حقوق های دائم العمر انسان از شهدا بوی نمی برد. یاد آن شهیدی به خیر که به خاطر چشم نا پاک معلم کلاس به یکی از هم کلاسی های درس خود از سیستم آموزشی خارج می شود«عِندَ الله توفیق».
والسلام.
